جدول جو
جدول جو

معنی صلح طلب - جستجوی لغت در جدول جو

صلح طلب
(تَ اَ)
صلح جو. آشتی خواه. جویندۀ صلح. طلبندۀ صلح. آرام جوی. رجوع به صلح شود
لغت نامه دهخدا
صلح طلب
آشتی خواه آنکه خواهان آشتی و سازش است. طرفدار صلح
تصویری از صلح طلب
تصویر صلح طلب
فرهنگ لغت هوشیار
صلح طلب
مسالمٌ
تصویری از صلح طلب
تصویر صلح طلب
دیکشنری فارسی به عربی
صلح طلب
Pacifist
تصویری از صلح طلب
تصویر صلح طلب
دیکشنری فارسی به انگلیسی
صلح طلب
pacifiste
تصویری از صلح طلب
تصویر صلح طلب
دیکشنری فارسی به فرانسوی
صلح طلب
pendukung perdamaian
تصویری از صلح طلب
تصویر صلح طلب
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
صلح طلب
пацифист
تصویری از صلح طلب
تصویر صلح طلب
دیکشنری فارسی به روسی
صلح طلب
Pazifist
تصویری از صلح طلب
تصویر صلح طلب
دیکشنری فارسی به آلمانی
صلح طلب
пацифіст
تصویری از صلح طلب
تصویر صلح طلب
دیکشنری فارسی به اوکراینی
صلح طلب
pacyfista
تصویری از صلح طلب
تصویر صلح طلب
دیکشنری فارسی به لهستانی
صلح طلب
pacifista
تصویری از صلح طلب
تصویر صلح طلب
دیکشنری فارسی به پرتغالی
صلح طلب
pacifista
تصویری از صلح طلب
تصویر صلح طلب
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
صلح طلب
pacifista
تصویری از صلح طلب
تصویر صلح طلب
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
صلح طلب
शांति प्रेमी
تصویری از صلح طلب
تصویر صلح طلب
دیکشنری فارسی به هندی
صلح طلب
pacifist
تصویری از صلح طلب
تصویر صلح طلب
دیکشنری فارسی به هلندی
صلح طلب
평화주의자
تصویری از صلح طلب
تصویر صلح طلب
دیکشنری فارسی به کره ای
صلح طلب
امن پسند
تصویری از صلح طلب
تصویر صلح طلب
دیکشنری فارسی به اردو
صلح طلب
শান্তিপ্রেমী
تصویری از صلح طلب
تصویر صلح طلب
دیکشنری فارسی به بنگالی
صلح طلب
นักสันติ
تصویری از صلح طلب
تصویر صلح طلب
دیکشنری فارسی به تایلندی
صلح طلب
mpatanishi wa amani
تصویری از صلح طلب
تصویر صلح طلب
دیکشنری فارسی به سواحیلی
صلح طلب
平和主義者
تصویری از صلح طلب
تصویر صلح طلب
دیکشنری فارسی به ژاپنی
صلح طلب
和平主义者
تصویری از صلح طلب
تصویر صلح طلب
دیکشنری فارسی به چینی
صلح طلب
שׁוֹחֵר שָׁלוֹם
تصویری از صلح طلب
تصویر صلح طلب
دیکشنری فارسی به عبری
صلح طلب
barış yanlısı
تصویری از صلح طلب
تصویر صلح طلب
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اصلاح طلب
تصویر اصلاح طلب
خواهان تغییرات اساسی در امور کشور به منظور بهبود اوضاع، رفرمیست، طرف دار اصلاحات. اصلاحات
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صلح کل
تصویر صلح کل
مصالحۀ کامل، آشتی و سازش با پیروان مذاهب مختلف، سازگاری با دوست و دشمن، برای مثال عارفان، صائب ز سعد و نحس انجم فارغند / صلح کل با ثابت و سیار گردون کرده اند (صائب - ۷۲۹)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طلب طلب
تصویر طلب طلب
گروه گروه، دسته دسته، برای مثال جان پاکان طلب طلب و جوق جوق / آیدت از هر نواحی مست شوق (مولوی - ۵۵۹)
فرهنگ فارسی عمید
(صُ حِ کُل ل / کُ)
طریقۀ موحدان است که مآل همه مذاهب واحد دانسته با مردمان مختلف المذاهب خصومت نداشتن و با دوست ودشمن به آشتی بسر بردن. (غیاث اللغات) :
عارفان صائب ز سعد و نحس انجم فارغند
صلح کل با ثابت و سیار گردون کرده اند.
صائب
لغت نامه دهخدا
(اَ نَ دَ / دِ)
جوینده و خواهندۀ اصلاح امور کشور. رفرمیست. خواهندۀ تغییرات اساسی در امور کشور بمنظوربهبود اوضاع. ج، اصلاح طلبان. اصلاح طلبان دسته هایی از سیاستمداران یا احزاب سیاسی باشند که اصلاحات را بی انقلاب و بصورت تکامل میخواهند. رفرمیست ها یا اصلاح طلبان در برابر عناصر انقلابی هستند (که معتقدند اصلاحات باید از راه انقلاب صورت گیرد). و رجوع به رفرم شود، در علم کلام در مبحث الطاف، اصلح در دنیا آمده است. رجوع به مقصد حادی عشر در الطاف مسئلۀ 5 در کتاب یاقوت تألیف ابواسحاق ابراهیم و خاندان نوبختی ص 175 شود
لغت نامه دهخدا
(صُ طَ لَ)
آشتی خواهی. صلح جوئی. رجوع به صلح جو، صلح طلب و صلح شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از صلح کل
تصویر صلح کل
آشتی همادی با دوست و دشمن به آشتی به سر بردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طلب طلب
تصویر طلب طلب
گروه گروه دسته دسته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صدر طلب
تصویر صدر طلب
کسی که طالب بالا نشینی است جوینده صدر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صلح طلبی
تصویر صلح طلبی
آشتی خواهی آشتی خواهی صلح طلبی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طلب طلب
تصویر طلب طلب
گروه گروه، دسته دسته
فرهنگ فارسی معین